رچت به دنبال کلنک و کلنک به دنبال زمان
بعد از عرضه Resistance 2 توسط Insomniac نوبت آن رسیده تا سازندگان کایمراها دست از سر این موجودات بردارند و این بار سراغ شخصیت های محبوب خود یعنی رچت و کلنک بروند. که بیش از هر چیز وام دار کارخانه ی
نویسنده: شهریار ازهاریان فر
بعد از عرضه Resistance 2 توسط Insomniac نوبت آن رسیده تا سازندگان کایمراها دست از سر این موجودات بردارند و این بار سراغ شخصیت های محبوب خود یعنی رچت و کلنک بروند. که بیش از هر چیز وام دار کارخانه ی انیمیشن سازی پیگسار بوده و همواره رگه های نوآوری این شرکت در آثار این دو شخصیت محبوب دیده می شود. تد پرایس (Ted price) مدیر ارشد اجرایی Insomniac با توجه به گذشته ی خوب و بد این اثر در نسل کنونی و به خصوص توانمندی های بالقوه ی ps3 و اژدهای درونش(!) آماده ی ارائه ی اثری به مراتب متفاوت تر به لحاظ ابعاد گیم پلی خواهد بود. خوش بختانه TOD) Tools of Destruction) شروعی نسبتاً خوبی بود که پایه های اولین نسخه ی نسل کنونی را محکم برداشت تا درCiT) Crack in Time A) بازیباز بیشتر پی به ریشه های داستانی و شخصیتی ببرد.
او متوجه می شود توطئه ی ربوده شدن کلنک، توسط دکتر Nefarious (او در Up Your Arsenal برای اولین بار معرفی شد) چیده شده است. به خاطر پیچیدگی راه و خطر بسیاری که رچت در این مسیر با آن روبرو خواهد شد، ژنرال آلیستر آزیموث (Alister Azimuth) رهبر لمبکس ها در بخش های مختلف بازی با شما خواهد بود.
یکی از نکات مهم و مثبت این شماره در نسخه ی قبلی کمتر دیده می شد؛ گیم پلی سریع و بدون توقف است! همان طور که اشاره شد با توجه به افزایش تعداد دشمنان، طراحان مجبور شده اند روند گیم پلی را سریع تر و البته کمی خشن تر کنند! البته هم چنان با یک بازی بدون خون و خونریزی روبرو هستیم و خشونت بیشتر هم یعنی افزایش تعداد پیچ و مهره هایی که از بدن موجودات و دشمنان بیرون می آید.
قابلیت پرش و استفاده از نوعی نیترو(!) جالب به نظر می رسد و رچت می تواند به کمک این ابزار، سرعت خود را چندین برابر کند و حتی از روی موانع بسیار بلند بپرد! متاسفانه مانند یکی دو شماره اخیر این سری، گیم پلی بیش از حد تکراری است و امیدواریم سازندگان تا زمان عرضه فکری به حال این مشکل بکنند. در نسخه ی جدید رابط کاربر (User Interface) جالبی برای ارتباط بین شخصیت اصلی و آبجکت ها طراحی نشده و همین موضوع دشمن اصلی گیم پلی محسوب می شود. محیط های یکنواخت نیز بر تکراری بودن گیم پلی می افزایند.
منبع: بازی رایانه شماره 31
و به دنبال کِلَنک خواهیم گشت...
بعد از وقایعToD و حمله ی Tachyon به مرزهای لمبکس ها(Lombax) و نتیجتا همراهی رچت و کلنک برای رهایی سرزمین متروپلیس، وقایع نه چندان خوبی برای این دو دوست اتفاق می افتد که در Quest for Booty به آن اشاره شده است. اما بد نیست اتفاقات QfB را بررسی کنیم؛ زیرا ممکن است بسیاری در جریان داستان به مراتب عمیق تر این نسخه نباشند. بعد از شکست امپراتوری Tachyon، کلنک توسط زانی (Zoni) مرموز ربوده می شود. در این میان کاپیتان دارک واتر(Darkwater) با زانی هم قسم می شوند تا رچت را به عنوان شکار انتخاب کرده و از بین ببرند. اما در این میان رچت فرستادگان زانی که همان دزدان دریایی بودند را نابود می کند و یاران دارک واتر را ناکام می گذارد. در این هنگام رچت به فعال کردن منجنیق (Catapults)، تالوین را با خود به جزیره Hoolefar می برد؛ ولی در این میان سلاح های مقاومت رچت از بین می رود. pete یکی از راهنمایان سفر رچت، او را با توربینی آشنا می کند که با استفاده از آن می تواند معمای جزیره را حل کند و کلنک را نجات دهد. این توربین های به خصوص باعث می شوند چراغ دریایی جزیره روشن و Tachyon به رسوایی بزرگی نزدیک شود؛ اما این پایان ماجرا نبود زیرا چشم آتشفشان در اختیار رهبر جزیره قرار دارد و تنها راه نجات کلنک و جزیره، پیدا کردن ستاره گم شده ای است که منبع قدرت و نور آتشفشان محسوب و در نتیجه همه چیز از بدی پاک می شود. pete نقشه ی ستاره چشم آتشفشان را به رچت می دهد تا به همراه تالوین به دریای Azorean رفته و چشم آتشفشان را فعال کنند. داستان CiT درست بعد از وقایع QoB اتفاق می افتد و رچت هم چنان به دنبال کلنک می گردد.او متوجه می شود توطئه ی ربوده شدن کلنک، توسط دکتر Nefarious (او در Up Your Arsenal برای اولین بار معرفی شد) چیده شده است. به خاطر پیچیدگی راه و خطر بسیاری که رچت در این مسیر با آن روبرو خواهد شد، ژنرال آلیستر آزیموث (Alister Azimuth) رهبر لمبکس ها در بخش های مختلف بازی با شما خواهد بود.
این بار مصمم تر از همیشه!
پس از حمله Tachyon به متروپلیس، خطر انقراض و نابودی لمبکس ها بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت، ولی توسط رچت و کلنک خنثی شد. اما سوالی که برای ساکنان متروپلیس ایجاد شده بود، عدم حضور ژنرال آزیموث در نبردها بود، چرا که او در حمله های متعدد متجاوزان وارد کارزار نشد و از دور رهبری لمبکس های سرباز را به عهده داشت. اما گویا این بار ژنرال متوجه شده که اگر جلوی موج حملات جدید دشمنان را نگیرد، متروپلیس به کل نابود می شود. ژنرال آزیموث دوست پدر رچت و رهبر کنونی لمبکس ها در تجربه ای فراموش نشدنی شما را همراهی خواهد کرد و با کمک تجربیات و سلاح ویژه ی ژنرال (Double Ended wrench)، می توانید دشمنان را یکی پس از دیگری از بین ببرید.سفر در زمان؟
اگر از علاقه مندان سری R&C باشید قطعا با سبک گیم پلی بازی آشنایی کامل دارید. بخش های پلتفرمر یکی از ارکان اساسی بازی محسوب می شود که در کنار ویژگی های اکشن، ترکیب شیرینی را به وجود آورده است. در ToD گیم پلی همیشگی و تا حدی ارتقا یافته ای را دیدیم که کمی خام به نظر می رسید و جای کار بیشتری داشت.اما در CiT طراحان آلمان های جدیدی را به مکانیزم بازی اضافه کرده اند که تا حدی می تواند خلا ناشی از کمبودهای موجود را پوشش دهد. البته این بدین معنا نیست که بازی به لحاظ گیم پلی به حد کمال رسیده، بلکه وجود این عناصر می تواند بازی را نسبت به نسخه های قبلی، متفاوت تر نشان دهد. اما مکانیزم جدید و کلیدی این شمار دستکاری زمان خواهد بود که قابلیت سفر در زمان را به ارمغان می آورد! مکانیزم دستکاری زمان بسیار جالب است؛ مثلا می توانید دقایقی به انجام بازی بپردازید؛ سپس بازپخش بازی را تماشا و اشتباه های خود را تصحیح کنید. درحقیقت زمان در دستان شما است و هر زمان که خواستید می توانید آن را فعال و در زمان سفر کنید.رقیبی برای پیکسار
یکی از مزایای سری بازی های R&C وجود لوکیشن هایی بسیار زیبا و شاد است به نظر می رسد Insomniac علاقه دارد محیط ها را شبیه آثار غول انیمیشن سازی یعنی پیکسار، طراحی کند، بنابراین زیبایی و رنگ بندی های خاص آثار پیکسار در R&C کاملا به چشم می خورند. با این که محیط بازی تقریبا Open- World شده؛ اما محیط های فوق العاده جذاب تر و پررنگ تر شده اند! بیش از هر چیزی شلوغی و به نوعی ترافیک محیط به چشم می آید که در نسخه های قبلی چندان دیده نمی شد. ازدحام دشمنان در مراحل بالاتر رفته و شما درگیری بیشتری را تجربه خواهید کرد. نمای شهر مدرن و بزرگ شده و در یک نگاه می توانید قدرت طراحی سازندگان را ببینید. ساختمان های بسیار بزرگ، بزرگراه های پیچ در پیچ و طبقاتی، شهری پرنور که چراغ های چشمک زن فراوانش چشم ها را نوازش می دهد و محیطی که نسبت به نسخه های قبلی حدود 20 درصد وسیع تر شده، از نکات مثبت این شماره به حساب می آید.سلاحی در دست رَچِت
از جمله نکات مثبتی که همیشه Insomniac در آثارش رعایت و بر لزوم آن پافشاری می کند، سلاح های عجیب و غریب و پرتعداد است که در نسخه ی جدید بهبود یافته و تغییرهای جالبی نیز داشته است. سلاح های مختلفی برای رچت در نظر گرفته شده که جالب ترین آن سلاحی است که در دست راست او قرار می گیرد. این اسلحه جادویی می تواند چندین کار را به اختیار شما انجام دهد. مثلا می تواند به عنوان بمب افکن یا مسلسل عمل کند و در واقع آچار فرانسه رچت محسوب می شود که قابلیت تغییر نیز دارد و می توانید رنگ و ظاهر سلاح تان را به دلخواه عوض کنید! خوشبختانه سلاح های قبلی نیز در بازی استفاده می شود؛ مثل پرتاب قورباغه های سمی که با باد گلوی خود دشمنان را نابود می کنند و ... نوعی سلاح دوربین دار با دقت بالا نیز موجود است که قطعاً کارساز خواهد بود و به تنوع بازی می افزاید.تند، سریع، خشن
یکی از مشکلات R&C که در نسخه های پیشین نیز دیده می شد، تکرار بسیاری از ساختارهای همیشگی در نسخه های مختلف است. برایان برنال (Bryan Bernal) مدیر اجرایی بازی در این باره می گوید:" در سری بازی های R&C همخوانی دارد". ولی نکته ای که طرفداران را بسیار ناراحت می کند شباهت بیش از حد لوکیش ها، مراحل، گیم پلی، سلاح ها و... است که چندان چنگی به دل نمی زند. اما حرکاتی مثل دویدن و پریدن، در نسخه ی جدید بهبود نسبی یافته است.یکی از نکات مهم و مثبت این شماره در نسخه ی قبلی کمتر دیده می شد؛ گیم پلی سریع و بدون توقف است! همان طور که اشاره شد با توجه به افزایش تعداد دشمنان، طراحان مجبور شده اند روند گیم پلی را سریع تر و البته کمی خشن تر کنند! البته هم چنان با یک بازی بدون خون و خونریزی روبرو هستیم و خشونت بیشتر هم یعنی افزایش تعداد پیچ و مهره هایی که از بدن موجودات و دشمنان بیرون می آید.
قابلیت پرش و استفاده از نوعی نیترو(!) جالب به نظر می رسد و رچت می تواند به کمک این ابزار، سرعت خود را چندین برابر کند و حتی از روی موانع بسیار بلند بپرد! متاسفانه مانند یکی دو شماره اخیر این سری، گیم پلی بیش از حد تکراری است و امیدواریم سازندگان تا زمان عرضه فکری به حال این مشکل بکنند. در نسخه ی جدید رابط کاربر (User Interface) جالبی برای ارتباط بین شخصیت اصلی و آبجکت ها طراحی نشده و همین موضوع دشمن اصلی گیم پلی محسوب می شود. محیط های یکنواخت نیز بر تکراری بودن گیم پلی می افزایند.
و همه چیز را دوباره خواهیم دید
نکته ی منفی در نسخه ی جدید به لحاظ سبک گرافیکی و جلوه های بصری، عدم تعادل گرافیکی و تنظیم بار پردازشی در مراحل مختلف است؛ به این صورت که در بعضی مراحل (به خصوص مراحل ابتدایی و آن هم برای تحت تأثیر قرار دادن بازیباز) گرافیک خارق العاده ای را مشاهده می کنیم؛ اما در مراحل بعدی بازی با افت محسوس گرافیکی مواجه می شود. هم چنین با توجه به نمایش های اخیر، گرافیک بازی تفاوت چندانی با نسخه های پیشین ندارد و هم چنان به لحاظ بصری روند یکنواختی را طی می کند. با این که سازندگان مهارت بسیاری در رنگ بندی دارند؛ ولی تاکنون عنصر فوق العاده ای که بازی را نسبت به نسخه پیشین متفاوت تر نشان دهد مشاهده نشده است. هم چنین به نظر می رسد فیزیک بازی مقداری سبک کار شده و صخره هایی که به شدت در برابر فیزیک آسیب پذیر بوده اند، مانند پر در هوا پرواز می کنند. با این که به قول طراحان، بازی حدود 20 درصد بزرگ تر و داستان آن انقلابی تر شده است؛ ولی انتظار داشتیم این نسخه طلسم گیم پلی تکراری گذشته شکسته شود و بازی با تحولات به مراتب بیشتری روبرو شود.منبع: بازی رایانه شماره 31
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}